دنیایی که در آن زندگی می کنیم همواره پتک های گرانی را به سرهای بی دفاع ما روانه می کند برای تاب آوردن این پتک های گرانسنگ به کلاهخود های بزرگ نیاز نیست بلکه به درونی پربار وسرشار و نیز مهمتر از همه به مهرو  نوازش جانان نیاز است که از گذشته های دور ونزدیک در دل واندیشه ما ذخیره کرده اند وگرنه نه تنها پتک های سنگین روزگار که رخداد های کوچک زندگی  نیز از پایمان در می آورد!آدمی بی مهربانی ونوازش میمیرد!مهربانی را بیاموزیم!مهریانی کردن ومهربانی دیدن را می گویم!میزان سلامت روح وروان ما بیش از دیگر پارامتر ها به این هدیه ارزشمند وابسته است!



تورا همیشه همین گونه ناب می خواهم
رها و شاد  و بی اضطراب می خواهم

در این زمانه تشویش و بی قراری ها
کنار دست توجام شراب می خواهم!

زمانه ات اگر از پیچ وتاب خالی نیست
من عاشقانه برای تو تاب می خواهم!

شب تو را که همیشه ستاره باران  است
برای صبح تو ،٬صبحانه ٬خواب می خواهم

به  آتشی که تو در سینه ات نهان داری
به کام چشم تو شور مذاب می خواهم !

سیاه ِموی تو را غرق در پریشانی 
ولی برای دل ات آفتاب می خواهم

همیشه عاشق وآرام باش_ اما نه!_
برای موی تو من پیچ و تاب می خواهم

سپیدِ روی تو سرشار عشق و آرامش
سمندِ بخت تو را در شتاب می خواهم

نکته :مصراع دوم در عکس دچار ایراد وزنی بود که در متن اصلاح شد


به گمانم رویاهای قشنگ دست یافتنی ترند ازرویا های بزرگ!برای خوشبختی ازشادی های کوچک شروع کنیم.ازمجموع آجرهای کوچک است که بنای ساختمان های بزرگ پایه گذاری می شوند!ودیگر اینکه موفقیت مادرزادی نیست بلکه زاده مادری به نام کار وپدری به نام انگیزه است


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود آهنگ جدید عرقیات 1238 پرش الکتریکی تاریخ ترور اشپزی کتابخانه عمومی شهید عراقی کنگاور انواع ترازو فروشگاه